سلام دوستای گلم
منو به خاطر اینکه این روزا وب فریازان رو دیر آپ میکنم ببخشید. راستشو بخواین با همزمان شدن کلاسهام و کار شلوغم و زندگی شهری اونم در تهران ابو قراضه و شلوغ پلوغ خیلی کم میرسم که مطلب جدیدی توی وب فریازان بذارم و یه کم توی این زمینه کم کار شدم... خوب یواش یواش روز معلم داره نزدیک میشه و منم یاد گلهای سرخی که از باغهای روستا می چیدیم و به معلم هامون هدیه می دادیم می افتم. یادمه یه بنده خدا شلوار جافی ( کردی ) آقاش رو که خشتک اونم پاره و وصله پینه هم زده شده بود توی یک ساک که با جلد ساندیس دوخته شده بود به مدرسه آورده بود که به آقای هاشمی ( هادی هاشمی ) مدیر مدرسه طالقانی فریازان هدیه بده ... اون روز کلی خندیدیم ... البته شلوار رو من و چندتا از بچه ها کش رفتیم و نذاشتیم این اتفاق ( آبرو ریزی قرن فریازان ) بیفته . اسم اون هدیه رو همون روز اول گذاشتیم ( هدیه ناپاک ) ... چون اون بنده خدا مرحوم شده و الان هم بین ما فریازانی ها نیست از آوردن اسمش معذورم...
خوب توی مدرسه خیلی چیزها عاموختیم ( آموختیم ). عاموختیم که 2روغ نگیم اما خیلی چیزها رو به 2روغ به ما عاموختن. البته ما هم خیلی 2روغها به معلم هامون می گفتیم که فکر می کردیم معلم هامون رو گول زدیم ولی الان که بزرگ شدیم تازه می فهمیم که اون عزیزان می دونستن که ما بهشون داریم 2روغ می گیم اما بنده های خدا به خاطر اینکه ما همینطور پشت سر هم 2روغ تحویلشون ندیم همون 2روغ اولی رو از ما می پذیرفتن . با این کار هم خودشون رو خلاص میکردن و هم ما روکمتر ( چوپان دروغگو ) بار می آوردن . اما ظاهرا چرخه یکسان بوده و اساتید معزز و مشعف نیز هر از چندی دروغی را به اذهان خام و روستایی ما می بسته اند که دانستن آنها جدای از یادآوری خاطرات شیرین و سخت گذشته، مزید نمکی است بر دردهای چوب و شلنگ (همدردی مجدد با دهه پنجاه و شصتی های فریازان). بچه های فریازان و کرزان یکی از این معلم های (خالی بند ) رو خوب به خاطر دارن ... درسته آقای گنجی رو میگم ... همینکه در کلاس صحبت از چیزی می شد آقای گنجی استاد اون کار بود. سوار کار خوبی بود. شکارچی ماهری بود. نقاش چیره دستی بود. کشاورز پر تلاشی بود. راننده انواع ماشین های سبک و سنگین بود. جبهه های جنوب رو کلا" ایشون خاکریزی کرده بود. توی جنگ تحمیلی تک تیر انداز خوبی بود... توی جنگ و دعوا دست بزنی داشته طوری که کارگردان بروسلی متن های فیلم جنگی (ps ) رو از ایشون به عاریت می گرفتن . خلاصه همه کاره بود . جوری که آدم به جای عبطه خوردن به ایشون ، حسادت می ورزید . لا مصب یواش یواش یه حس بد به آدم دست می داد یه حس خود کم بینی که برای من ( نابودگر 3 ) بود. به خودمون می گفتیم که چرا ما این قدر پخمه ایم . خلاصه ایشون برای ما یک ( آی کیو سان ) بود در هیبت یک معلم روستایی که همه چیز رو بلد بود. خلاصه یک تقارن عجیب و یک قرابت موزون و( سس ) دلپذیری بین گنجی و چوپان 2روغگو برقرا می شد طوری که نظم نوین جهانی از همون دهه شصت توی ذهن ما شکل گرفته بود. اما واقعا" دوست داشتنی بود دقیقا" یادمه موضوع های انشاء که به ما میگفتند بنویسید با یک ترفند آقای گنجی رو به سمت موضوع انشاء می کشیدیم و اونو قهرمان اون موضوع جا می زدیم و بهترین متن های انشاء رو به این شیوه می نوشتیم.
خدا شاهده معلم خوبی بود و توی کلاس ایشون کلی خوش می گذشت... با بچه ها می گفتیم : (( گنجی گنجی / چاخان بگو جنگی )) البته یواش و خیلی آروم این جمله رو بیان می کردیم. این مطلب رو تقدیم میکنم به تمام معلمین عزیز کشورمون به خصوص به همه معلم هایی که در روستای فریازان و محمود آباد برای ما زحمت کشیدن و به ما آموختن که دروغ نگیم چرا که مادر همه گناهها و اشتباهات بشر همین دروغ است و تقدیم ویژه دارم به بچه های خوب فریازان و محمود آباد که الان در کسوت تعلیم و تربیت جامعه زحمت می کشن .
مطالب فوق کاملا طنز است و مسلما هیچ گاه قصد اهانت به جایگاه مقدس علم و شخصیت والای معلمین عزیز را ندارم.
معلم...
معلم عزیزم
تو به من آموختی
که صداقت بزرگترین سرمایه است
که قدرت، در بخشش است نه در زور
که ایمان، در دل است نه بر زبان
که بزرگی به عقل است نه مال....
برادر عزیزم نورالدین عبدالمحمدی روزت مبارک
معلم عزیزم،
هیچگاه تو را نخواهم بخشید
چون با این چیزهایی که به من آموختی باعث شدی به هیچ کجا نرسم
در مدرسه 10 دروغ بزرگ رو به ما آموختن که در ذیل به آنها اشاره می کنم زودتری اونا رو اصلاح کنید...
نیوتن جاذبه را به خاطر افتادن سیب بر روی سرش کشف کرد. این داستان را همیشه در مدرسه ها می شنیدیم که نیوتن عزیز زیر درخت سیب نشسته بوده و سیبی که در همان اثنا روی سرش می افتد او را به فکر می اندازد و نهایتا قانون جاذبه توسط او کشف می شود. اما واقعیت این است که خود نیوتن هیچگاه این داستان را مطرح نکرده است و این داستان چندین دهه پس از کشف قانون نیوتن و بعد از مرگ وی بر سر زبانها افتاد. شاید این داستان را باید بزرگترین دروغی که در مدرسه ها به ما گفته اند نام گذاشت.
2- فصل ها بخاطر نزدیکی زمین به خورشید بوجود می آیند. به ما یاد دادند که بخاطر تغییر فاصله زمین از خورشید فصل ها از بهار به تابستان، پاییز و زمستان تغییر می کنند. این افسانه غلط است. در واقع در بسیاری از شهرها در فصل تابستان، فاصله بین زمین و خورشید، بیشتر از فصل های دیگر است. تحقیقات علمی این نکته را اثبات کرده اند که تغییر فصول بدلیل تغییر زاویه زمین بر روی محور خود ایجاد می گردد. هنگامی که زمای به صورت عمود بر خورشید قرار می گیرد تشعشع بیشتری را نیز دریافت می کند.
3- سیاه چاله هر چه در اطرافش باشد را می خورد. (به درون خود می کشد) در مدرسه تصور شرورانه ای از سیاه چاله به ما دادند و می گفتند که سیاه چاله هر شئ اطرافش را بدرون خود می کشد. اما این تمام حقیقت نیست. سیاه چاله اجسام را به داخل خودش می کشد اما نه لزوما همه اجسام. به دلیل گرانش بالا در سطج سیاه چاله عمل کشش به سمت سیاه چاله رخ می دهد اما همواره این گرانش بر گرانش دیگر ستاره ها برتری نخواهد داشت.
4- دیوار چین از کره ما قابل رویت است. این داستان هیچ گاه به اثبات نرسید و در هیچ تصویر گرفته شده از خارج زمین، دیوار چین را نمی توان دید.
5- هشت لیوان آب در طول روز برای سلامتی ضروری است. این یک باور عمومی است که برای زنده ماندن حتما می بایست آب خورد. و روزی هشت لیوان آب را ضروری می دانستند. اما واقعیت کمی متفاوت تر است. به منظور حفظ هیدراته بدن، می توانیم از نوشیدنی های دیگر نظیر میوه، آب میوه و سبزیجات استفاده کنیم که نیاز بدن به آب را تا حدودی تامین می کنند. بنابراین صرف ضرورت نوشیدن روزی هشت لیوان آب کاملا اشتباه می باشد.
6- مغز انسان دارای حواس پنج گانه است. این واقعیت که مغز انسان دارای پنج حس بینایی، بویایی، چشایی، شنوایی و لامسه است را همه در مدرسه ها آموخته ایم. اما این نیز یک فریب علمی بزرگ است. چرا که دانشمندان معتقدند مغز انسان دارای حواس دیگری نظیر حس تعادل، سرعت، گرسنگی، خارش، اکستراپولیت درد، اکستراپولیت حرارت (اکستراپولیت به این معنی است که شما قسمتی از موضوع را بدانید و بقیه آنرا بتوانید پیش بینی کنید. این مورد در نمودار های تحلیلی بسیار کاربرد دارد که نرم افزارهای محاسبه گر ادامه نمودار را با توجه به قسمت های موجود نمودار اکستراپوله می کنند) و … می باشد. دانشمندان معتقد به این قضیه، حواس انسان را بین 9 تا 20 حس متغییر دانسته اند.
7- همه انسانها متفاوت هستند. در تعالیم مدرسه این افسانه قهریه را آموختیم که چون انسانها شیوه آموزش متفاوت دارند لذا با یکدیگر متفاوت هستند. اما تحقیقات و آزمایشات علمی حقیقت دیگری را به اثبات رسانده اند. حقیقت این است که انسانها هنگام قرار گرفتن در معرض موارد مشابه، رفتار یکسانی را نشان می دهند. و با توجه به تحقیقات تنها ویژگی های ظاهری بسیار از انسانها متفاوت می باشد اما ویژگی رفتاری آنها در شرایط مشابه، یکسان است. (خوانندگان عزیز توجه نمایند که صحبت از تفکر جمعی می باشد و وجود استثناء در اینگونه تحقیقات کاملا طبیعی است و چه بسا تایید کننده صحت آزمایش).
8- گاز CO2 آلاینده است و مضر. حتما بیانیه های مختلف در مورد کاهش مصرف گاز دی اکسیدکربن جهت کنترل گرمایش زمین، کمک به محیط زیست شنیده اید و همگی متفق القول از تاثیر منفی این گاز بر محیط زیست و سلامتی و آلودگی های آن صحبت کرده اند. اما حقیقت بازهم کمی متفاوت تر است. CO2 مسئول اینهمه آلودگی نیست. حدود 80% از اتمسفر را گاز نیتروژن تشکیل داده است. اگه این مقدار بیشتر بود، بعنوان مثال اگر 100% آن نیتروژن بود ما دیگر قادر به زندگی بر روی زمین نمی بودیم. حیات بر روی کره مین بدون وجود CO2 نیز غیر ممکن است چرا که گیاهان برای رشد و نمو نیاز به دی اکسید کربن دارند. در واقع مواد سمی صنایع مخلوط شده با CO2 مسئول آلودگی آن است.
9- خفاش کور است. در کلاس های درس آموختیم که خفاش ها کور هستند. اما درست نیست چرا که خفاش ها از سیستم Biosonar برای شناخت دنیای پیرامون خود استفاده می کنند. خفاش با دریافت پژواک صدای فرستاده شده می تواند موقعیت تمامی اشیاء اطرافش را تشخیص دهد. این سیستم تشخیص اشیاء بسیار دقیق و پیچیده است و شاید بهتر بود بجای لفظ کور برای سیستم بینایی پر برکت(نمی دونم چرا این اصطلاح را نوشتم!) خفاش، اصطلاح بهتری را به کار می بردند.
10- صدای اردک اکو نمی شود. (کواک کواک) خوب یادم هست که آموخته بودم صدای اردک ها اکو نمی شود. اما در آن روزگاران مثل بقیه آموخته هایم هیچ علاقه ای به دانستن دلیلش نداشتم. اما امروز دارم و میدانم! صدای اردک اکو می شود و مسئله این است که گوش ما انسانها قادر به شنیدن صدای اکو آن نیست. دانشمندان با طراحی اتاق مخصوص توانستند پژواک صدای اردک را بشنوند